آغوش من به نام تو باشد...گناه نیست
در اختیار تام تو باشد ...گناه نیست
نزدیک تر بیا ،نفسم را احاطه کن...
لب روی لب ، به کام تو باشد..گناه نیست
از عطر ناب پیرهنت مست کن مرا
مستی چو من ،که رام تو باشد ..گناه نیست
وقتی مرا به اسم صدا میکنی تو. وااااای
احساس در کلام تو باشد....گناه نیست
همراه خوب! مشترک مورد نظر
در گوشی ام ،پیام تو باشد.گناه نیست
امشب برای خال لبت ،فکر چاره باش
پرواز سمت دام تو باشد....گناه نیست
ماهی تا دهانش بسته باشد
کسی نمی تواند آن را صید کند
رازهایت را فاش نکن
بعضی ها در آرزوی صید یک اشتباه
در انتظار نشسته اند
خوشبختی گاهی آنقدر دم دستمان است که نمی بینیمش،
حسش نمی کنیم.
چایی که مادر برایمان می ریخت و می خوردیم، خوشبختی بود. دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن، خوشبختی بود.
خنده های کودکیهامان، شیطنت ها خوشبختی بود.
اما ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم، چای را به غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است،
سرد یا داغ است، زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم.
گفتند ساکت، مردم خوابیده اند و ما، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم.
خوشبختی را ندیدیم یا نخواستیم ببینیم شاید. اما حالا رفیق جانم هرکجا که هستی،
هر چند ساله که هستی، با تمام گرفتاریهای تمام نشدنی که همه مان داریم
فردا را قدر بدان، خوشبختی های کوچکت را بشناس و بفهم و باور کن. روز عشق را بهانه کن،
برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش، برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمی لرزد، هنوز هست.
بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست.
خوشبختی ها ماندگار نیستند، اما می شود تا هستند زندگیشان کرد، نفسشان کشید.
یادمان باشد،
بزرگترین خوشبختی عشق است.
تابحال ، از عسل ِ چشم کسی مَست شدی ؟!!
تا بحال ، عاشق ِ دیـوانـه ی سرمست شدی ؟
من همان عاشق ِ دیوانه ی سرمست ِ توأم!!!!
تـو بـه اندازه ی من پای کسی هـرز شدی ؟
وقتی از خلسه ی آغوش ِ تـو بر می گردم!!!!
تـو هم آشفته ی آن بوسه ی بی مرز شدی ؟
من که از دوری تـو تـار ِ دلم می لـرزد!
تو هم اندازه ی من این همه دلتنگ شدی ؟
هوس ِ خواستن ت ، مثل ِعسل شیرین است
تو بگو ، عاشق ِ این قلب ِ پُر از درد شدی ؟!
کاش آدم ها می دانستند که در هر دیدار
یک تکه از یکدیگر را با خود می برند…
عده ای فقط غم هایشان را به ما می دهند!
و چقدر اندک هستند
آدم های سخاوتمندی که وقتی به خانه بر می گردی،
می بینی تکه های شادی هایشان را
در مشت های تو جا گذاشته اند.....
💔💔
آدم هایی هستند در زندگیتان؛ نمی گویم خوبند یا بد ...
چگالى وجودشان بالاست ...
افکار
حرف زدن
رفتار
محبت داشتنشان
و هر جزئى از وجودشان امضادار است
یادت نمی رود هستن هایشان را.
بس که حضورشان پررنگ است.
رد پا حک می کنند اینها روى دل و جانت.
بس که بلدند باشند ...
این آدم ها را باید قدر بدانى ...
وگرنه دنیا پر است
از آن دیگرهاى بى امضایى که شیب منحنى حضورشان
همیشه ثابت است ...
بعضى آدم ها ترجمه شده اند
بعضى از آدم ها فتوکپى آدم هاى دیگرند
بعضى از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند
بعضى از آدم ها فقط جدول و سرگرمى دارند
بعضى از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنى آنها را بفهمیم
و بعضى از آدم ها را باید نخوانده کنار گذاشت
از روى بعضى آدم ها باید مشق نوشت و از روى بعضى
جریمه ...
تو را می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس مرغی اسیرم
ز پشت میله های سرد تیره
نگاه حسرتم حیران به رویت
در این فکرم که دستی پیش آید
و من ناگه گشایم پر به سویت
در این فکرم که در یک لحظه غفلت
از این زندان خاموش پر بگیرم
به چشم مرد زندانبان بخندم
کنارت زندگی از سر بگیرم
در این فکرم من و دانم که هرگز
مرا یارای رفتن زین قفس نیست
اگر هم مرد زندانبان بخواهد
دگر از بهر پروازم نفس نیست
ز پشت میله ها هر صبح روشن
نگاه کودکی خندد به رویم
چو من سر می کنم آواز شادی
لبش با بوسه می آید به سویم
اگر ای آسمان خواهم که یک روز
از این زندان خامش پر بگیرم
به چشم کودک گریان چه گویم
ز من بگذر که من مرغی اسیرم
من آن شمعم که با سوز دل خویش
فروزان می کنم ویرانه ای را
اگر خواهم که خاموشی گزینم
پریشان می کنم کاشانه ای را
فروغ فرخزاد
جفتت را ڪه پیدا ڪردی بگذار نفس بڪشد
به او نچسب!
بگذار خودش باشد!
به یادِ هم بیاورید ڪه
آنقدر اعتماد و اعتقاد بوده
ڪه ما را ڪنار هم نشانده!
همین ڪه در ڪنارش آرامی،
همین ڪه دلت همیشه برایش تنگست
حتی اگر ڪنارش هستی و همین ڪه برایت ارزشمندست، ڪافیست!
مثل ڪسی باش ڪه شنهای ڪنار ساحل را برای نگه داشتن در ڪف دستهایش، مشت نمیڪند!
چون میداند شنها از لای انگشتانش سُر میخورند پایین
اگر خواستی ماندن شنها را ببینی،
دستت را مقابل افق باز بگذار و نگران باد هم نباش
ڪه اگر رفتنی باشد بگذار برود
و اگر ماندنیست ،
نه به زور ڪه به محبت نسیمِ خواستن تو ،
ڪه به وجود دوست داشتنی دوست داشتن های تو ،بماند