۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشقانه» ثبت شده است

بارها و بارها

بارها دوستت داشتم
بارها از نو عاشقت شدم
بارها تو را خواستم
از خدای خودم
از آسمانِ این شهر
از هر کسی‌ که ممکن بود گمشده باشد
از هر کسی‌ که ممکن بود گم کرده‌ای داشته باشد
اگر فردا بیایی
با آدمی‌ چنان سرشار از عشق
که از شوقِ آغوشی که نیست چنین دیوانه وار می‌‌نویسد چه خواهی‌ کرد
با غریقی که چشمانش پر از جای خالی‌ توست چه خواهی‌ کرد
اگر فردا بیایی
با خودم، با خدایی که بارها و بارها راندمش، چه خواهم کرد ؟؟

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

همان قدر بیچاره...

شاید باورت نشود
گاهی
از شدت دلتنگی
راضی به هرچه بودن میشوم بجز خودم!!
مثلاً همین امروز
آرزو می کردم
شاپرک گرفتار
در تار عنکبوت گوشه ی اتاقت باشم
همان قدر نزدیک
همان قدر بیچاره...

#فرزاد_عصر

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

جالب نیست؟ :)

عکس وبلاگ رو می بینید؟

خیلی اتفاقی صاحب اصلی این عکس رو توی اینستاگرام دیدم :))

 

تاحالا برای شما این سوال نبوده یا براتون جالب نبوده که صاحب اصلی این عکسهای پروفایلهای وبلاگی رو ببینید؟ اونهایی که یه جورایی به نظر غیرواقعی و فانتزی یا نقاشی هستن؟! :)

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

اگر آغوش تو قفسی بود...

و عشق اگر پرنده‌ای بود
که پرّ می‌‌کشید
به آسمانِ شهرِ تو می‌‌رسید
اگر دستت را دراز می‌‌کردی
و در آغوشت
عشق را آغاز می‌‌کردی
آه‌ حتی اگر خانه هامان به هم نزدیک بود
اگر دست هامان به هم می‌‌رسید
اگر آغوشِ تو قفسی بود
اگر من پرنده‌ای ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

کوچه عشق

منم آن در به در کوچه ی عشقی که هنوز
وسط خاطره ی کوچه ی دل محبوسم
عاشق دلکده ی کوی تو هستم و هنوز
پشت اندیشه ی چشمان دلت محسوسم
شوق دیدار تو دارد دل بی خانه ی من
از سر ذوق به هر گل که رسم ‌می بوسم
از همان لحظه که دیوار دلم ریخت فرو
منم و بانگ مسیحایی این نا قوسم
من و تو ، خلوت کوچه و غروب پاییز
و همان حسرت یک ‌بوسه که من مایوسم
گل گلخانه ی من ، لب بگشا حرف بزن
رحم کن ، دارم از این بی خبری می پوسم

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
نگاه کن

نگاه کن

نگاه کن
شراره ای مرا به کام میکشد!
مرا ب اوج میبرد

مرا به دام میکشد

نگاه گن
تمام آسمان من
پر از شهاب میشود
تمام هستیم , خراب میشود 

۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰

دلت که شکست

ﺩﻟــــــــــــــــــﺖ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺖ،
ﺳـــــــــــــــﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﺑـــــــــــــﺎﻻ !.. ﺗﻼﻓﯽ ﻧﮑﻦ ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻧﺰﻥ ، ﺷﺮﻣﮕﯿﻦ ﻧﺒﺎﺵ.
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ؛ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ، ﮔﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺰ ﺍﺳﺖ ..
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻟﺪﺍﺭﺕ ﺑﻮﺩ ﺯﺧﻤﯽ ﮐﻨﯽ
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﺷﺎﺩﯾﺶ، ﺁﺭﺯﻭﯾﺖ ﺑﻮﺩ…
ﺻﺒﻮﺭ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ.
ﺑﻐﻀﺖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﻦ،ﺭﻧﺠﺖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺗﺮ !..

#زمین_گرد_است

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

اردیبهشت

 

اردیبهشت را می شود
آرام آرام عاشقی کرد...
اردیبهشت را می شود
آرام آرام مُرد..!
به من باشد میگویم هیچ عشقی نباید توی اردیبهشت تمام شود
هیچ دلی نباید توی اردیبهشت بگیرد
تنگ شود...
اصلا" اردیبهشت را باید دوباره از نو عاشق شد..!
بهار باید اول جاده ی دل بستن ها باشد ، اول عاشقی کردن ها...
آن زمان که دلت و احساست بنفش ملایم است و دنیا مثل رنگین کمان چند رنگ عشوه میاید و چشمک میزند، اردیبهشت را باید روی دور آهسته زندگی گذاشت و زندگی کرد...
اردیبهشت را باید از پشت تمام شال های نخی رنگی به تماشا نشست...

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

فکرش را نکن

عاشقی درد است و تحقیر است فکرش را نکن
دست وپاگیرست و زنجیر است فکرش را نکن
هم جدایی هم وصالش قصه و افسانه است
دم به دم با ناله درگیر است فکرش را نکن

قلب عاشق دائمادرمعرض نیش است وبس
عاقبت هم زخم شمشیرست فکرش را نکن

اولش آسان خودش را میزند جا ، نانجیب
آخرش عاشق زمین گیرست فکرش رانکن
عمر عاشق میشود،صرف خیالات عبس
درجوانی چهره اش پیرست فکرش را نکن

گه غمین است و گهی شاد و گهی بی اعتنا
هرکه شد - از زندگی سیر است،فکرش را نکن

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

تقصیر دلم بود

تقصیر دلم بود که چشمان تو را خواست
این سر به هوا مثل خودم عاشق دریاست

درگیر نگاهت شد و تا بام تو پر زد
بیچاره ندانست که این اول بلواست

شاعر شد از آن روز که چشمان تو را دید
این ولوله در شعر من از چشم تو برپاست

چشمان تو آمیزه ای از شور و ترانه است
آنجا که غزل نیز فراگیر و مهیاست

ناز تو نیاز دل دیوانه ی من شد
من شاعر چشم تو که بی وقفه تماشاست

آنقدر مرا در نفست جای بده که
این از نفس افتاده بگوید که مسیحاست

جرم تو که نیست این همه من عاشقت هستم
تقصیر دلم بود که چشمان تو را خواست

رضا قریشی نژاد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰