۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خیال» ثبت شده است

تو را به خانه می برم

دوباره می نویسمت . . . کنارِ بیت آخرم
و چکه چکه می چکم . . . به سطر های دفترم

تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من
من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم

شنیده ام ز پنجره سراغ من گرفته ای؟
هنوز مثل قاصدک . . . میانِ کوچه پرپرم

گلایه از قفس کمی . . . کمی عجیب میرسد
خودم قفس خریده ام . . . برای این کبوترم

شبی بخواب دیدمت . . . میانِ تنگِ کوچه ها
قدم زنان . . . قدم زنان . . . تو را به خانه می برم

غزل بخواب می رود . . . به انتها رسیده ام
تمام من چکیده شد . . . کنارِ بیت آخرم

۵ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰

خوابم نمی برد

گفتــی :

" مــگر به خواب بینــی رخ مــرا "

دیــوااانه ....
از خیـال " تــو "

خوابــم نمــی برد ..

۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰