۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرامش» ثبت شده است

من مستحق آرامشم

وقتی میشود دقایق عمرت را با آدمهای خوب بگذرانی چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایی کنی که یا دلهای کوچک شان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه اند.
یا مدام برای نبودنت، برای خط زدنت تلاش
می کنند؟
نـــــه، همیشه جنگیدن خوب نیست.
این روزها فهمیده ام برای اثبات دوست داشتن، برای به دست آوردن دل آدمها، برای اثبات خوب بودن نباید جنگید.
بعضی چیزها وقتی با جنگیدن به دست می آیند بی ارزش میشوند.
این روزها نسخه فاصله گرفتن را می پیچم برای هرکسی که رنجم می دهد...
این را با خود تکرار میکنم و می بخشمشان...
نه بخاطر اینکه مستحق بخششند.
تنها به این خاطر که من مستحق آرامشم...

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱

نامهربانند

دلت که گرفت...
حرفت را که نفهمیدند...
دنیایت که سرد شد...
احساس مردگی که کردی...
آرام شدنت را از کسی
جز خودت
تمنا نکن!
که بس نامهربانند مردمان این حوالی...

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱