شانه های تو

عاشقانه

ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ "ﺗـﻮ"
ﺑﻮﯼ
ﻣـﺰﺭﻋـﻪ ﻗﻬـﻮﻩ می ﺪﻫﺪ...
ﺗﻤﺎﻡ
ﺑﯽ ﺧـﻮﺍﺑﯽ ﻫﺎﯼ" ﻣـﻦ"
ﺗﻘﺼﯿﺮ" ﺗـﻮ"ﺳﺖ...
ﺍﯼ
ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺩﻭﺳـﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ... !

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

دوست داشتن

دوست داشتن

دوست داشتن مثل باد است
شما نمی‌توانید آن را ببینید
اما می‌توانید آن را احساس کنید …

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

تمامش

تمام آن چیزی که درباره‌ی تو در سرم هست

ده‌ها کتاب می‌شود

اما تمام چیزی که در دلم هست

فقط دو کلمه است

“دوستت دارم”

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

قرار رفت...

پنجره را باز کردم
نفس بیاید
عطر تو آمد
قرار رفت...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱

شکایت

عکس و تصویر ایـــنـــقـــدر نــــــــــکن نـــصـــیــحـــت مــــیــــشــــم اذیــــت•° بـــعــدش بــــا ایـــن وضـــعـــیـــت یـــه چـــیـــزے مــــیـــگــــم کـــه نــــمـــونـــه واســـت ...

بیت بیت غزل از درد شکایت دارد
شعرهایم همه از هجر روایت دارد

غزل امروز فقط وصف نگاه تو شده
زچه رو چشم تو انقدر حکایت دارد

بعد یک عمر تو را وصف نمودن به خیال
دیده از چشم تو انگار خجالت دارد

قلب بیمار من امروز تو را میخواهد
شاید امروز نیازی به عیادت دارد

سال ها در گذر و عمر به پایان نزدیک
صبرم انگار به ایوب شباهت دارد

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

گناه نیست...

آغوش من به نام تو باشد...گناه نیست
در اختیار تام تو باشد ...گناه نیست
نزدیک تر بیا ،نفسم را احاطه کن...
لب روی لب ، به کام تو باشد..گناه نیست
از عطر ناب پیرهنت مست کن مرا
مستی چو من ،که رام تو باشد ..گناه نیست
وقتی مرا به اسم صدا میکنی تو. وااااای
احساس در کلام تو باشد....گناه نیست
همراه خوب! مشترک مورد نظر
در گوشی ام ،پیام تو باشد.گناه نیست
امشب برای خال لبت ،فکر چاره باش
پرواز سمت دام تو باشد....گناه نیست

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

رازهایت...

ماهی تا دهانش بسته باشد
کسی نمی تواند آن را صید کند
رازهایت را فاش نکن
بعضی ها در آرزوی صید یک اشتباه
در انتظار نشسته اند

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

خوشبختی چیست؟

خوشبختی گاهی آنقدر دم دستمان است که نمی بینیمش، 
حسش نمی کنیم. 
چایی که مادر برایمان می ریخت و می خوردیم، خوشبختی بود. دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن، خوشبختی بود.

خنده های کودکیهامان، شیطنت ها خوشبختی بود. 
اما ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم، چای را به غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است، 
سرد یا داغ است، زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم.

گفتند ساکت، مردم خوابیده اند و ما، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم. 
خوشبختی را ندیدیم یا نخواستیم ببینیم شاید. اما حالا رفیق جانم هر‌کجا که هستی، 
هر چند ساله که هستی، با تمام گرفتاریهای تمام نشدنی که همه مان داریم
فردا را قدر بدان، خوشبختی های کوچکت را بشناس و بفهم و باور کن. روز عشق را بهانه کن، 
برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش، برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمی لرزد، هنوز هست.
بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست. 
خوشبختی ها ماندگار نیستند، اما می شود تا هستند زندگیشان کرد، نفسشان کشید.
یادمان باشد، 
بزرگترین خوشبختی عشق است.

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

سرت شلوغ نیست

توی این دنیا هیچکس سرش شلوغ نیست،

تفاوت فقط در اولویت هاست...

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

توهم؟

تابحال ، از عسل ِ چشم کسی مَست شدی ؟!!
تا بحال ، عاشق ِ دیـوانـه ی سرمست شدی ؟

من همان عاشق ِ دیوانه ی سرمست ِ توأم!!!!
تـو بـه اندازه ی من پای کسی هـرز شدی ؟

وقتی از خلسه ی آغوش ِ تـو بر می گردم!!!!
تـو هم آشفته ی آن بوسه ی بی مرز شدی ؟

من که از دوری تـو تـار ِ دلم می لـرزد!
تو هم اندازه ی من این همه دلتنگ شدی ؟

هوس ِ خواستن ت ، مثل ِعسل شیرین است
تو بگو ، عاشق ِ این قلب ِ پُر از درد شدی ؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰